آخه این چه دردی که من باید بکشم به خدا اگر هر روز ادمو شکنجه بدهند از این عذاب بهتره من نمی فهمم چرا اینجوری میشه بهش می گم (دوست دارم) میگه (چه فاییده ای داره ) بهش می گم( تنها هدفم رسیدن به عشق تو ) می گه ( هدفهای بی ارزشو بذار کنار اگه به هدفت رسیدی انوقت چی دیگه هدفی نداری می مونی بی هدف ) دلم می خواد جیغ بکشم می خوام بمیرم اخه این چه زندگی بهش می گم( می خوام بمیرم می خوام با موجا همسفر بشم ) میگه ( نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه ) پس چی کار کنم اخه به خدا همین حرفاش برام مرگه منو می کشه.
رو تک تک حرفاش ساعتها فکر می کنم گریه می کنم ولی نتیجه ای نداره به خدا من دارم جون می دم این زندگی نیست نیست نیست .
فکر می کنید من کیم یه ادم منم یه ادمم ولی فقط عاشقم همین ....
خوب کسی که عشقی بی معنی داره یعنی کسی بهش معنی نمی ده چرا باید زندگی کنه اون یک طرف عشقه و همیشه همون یک طرف باقی می مونه پس تک تنها هم میمیره از بین میره و نابود میشه .
من دارم نابود میشم دلم می خواست ساعتها به یک جا خیره بشم و فکر کنم که چرا انقد اشغالم چرا خوب اون منو نمی خواد منو دوست نداره از من بدش میاد ولی من هنوز عاشقم و دلیلشو هم میدونم (چون این یه عشق واقعی نه علکی ) و من تا به دستش نیارم ول کن نیستم حتی اگه تو این راه جونمو بدم .
فقط خواهش می کنم منو از این جهنم بیرون بکشین دارم ذوب میشم حرفاش داره ذوبم میکنه نذارید من ذوب بشم چون اونوقت به هدفم نمی رسم ........