can you help me ?

گاهی می خوام جیع بکشم ... اره می خوام بگم تنهام می خوام بگم ... همه چیو نگه دار و فقط بیا تا با هم باشیم ... نگه دار ... بیا با هم باشیم حرفایی اشنا ... دوست داشتنی ... می خوام دستای گرمتو تو دستای سردم بگیرم و فریاد بزنم ... دوست دارم ... هر کسی فکر می کنه دوست دارم فقط یه حرفه خود من همین فکرو می کنم ... ولی به قول سرمه این کلمه صدها نفرو از مرگ نجات داده اون کلمه عشقه ... اره عاشقتم فقط یه حرفه هیچ کس نمی تونه بگه من عاشقتم دوست داشتن وجود داره ولی عشق هرگز ... اگه عاشقم بودی نمی تونستی به همین زودی ترکم کنی ... نمی تونستی منو فراموش کنی عشق فقط حرفه باور کن فقط یه حرف ... چه جوری می تونی عشقت و دور بریزی و بری همه چی تموم !! اره .... می دونم تو عاشقمی .. معلوم می شه عزیزم ... به زودی ... روزی که با دستای خودت پیام خدافظیتو برام می نویسی اون موقع باور می کنم عاشقمی !!! اره خوب تو عاشقمی  چه حرفه خنده داری         .... 

 من برای تو می خونم
هنوز از این ور دیوار
هر جای گریه که هستی
خاطره هاتو نگه دار

تو نمی دونی عزیزم
حال روزگار مارو
توی ذهن آینه بشمر
تک تک حادثه هارو

خورشید و از ما گرفتن
شکره شب ستاره پیداست
از نگاه ما جرقه
صدتا فانوسه
 یه رویاست

من برای تو می خونم
بهترین ترانه هارو
دل دیوار و بلرزون
تازه کن خلوت مارو

هم غصه بخون با من 
تو این قفس بی مرز
لعنت به چراغ سرخ
 لعنت به چراغ سبز

هم غصه بخون با من 
تو این قفس بی مرز
لعنت به چراغ سرخ
 لعنت به چراغ سبز

من برای تو می خونم
هنوز از این ور دیوار
هر جای گریه که هستی
خاطره هاتو نگه دار

تو نمی دونی عزیزم
حال روزگار مارو
توی ذهن آینه بشمر
تک تک حادثه هارو


خورشید و از ما گرفتن
شکره شب ستاره پیداست
از نگاه ما جرقه
صدتا فانوسه
 یه رویاست

من برای تو می خونم
بهترین ترانه هارو
دل دیوار و بلرزون
تازه کن خلوت مارو

هم غصه بخون با من 
تو این قفس بی مرز
لعنت به چراغ سرخ
 لعنت به چراغ سبز

هم غصه بخون با من 
تو این قفس بی مرز
لعنت به چراغ سرخ
 لعنت به چراغ سبز
( سیاوش قمیشی ) لعنت ...

می دونی چرا گیر دادم به سیاوش چون می بینم واقعا قشنگ و راست می خونه !!!

:::: یه داستان خیالی  ::::

پرسید :به خاطر کی زنده هستی؟با اینکه دوست داشتم با تمام وجودم داد بزنم<به

خاطر تو>بهش گفتم :به خاطر هیچکس پرسید :پس به خاطر چی زنده هستی با اینکه

دلم داد می زد <به خاطر دل تو>با بغض غمگینی گفتم:به خاطر هیچی.ازش پرسیدم تو

 به خاطر چی زنده هستی؟در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود گفت:به خاطر

کسی که به خاطر هیچی زنده اس.

بخاطر کسی که به خاطر هیچی زنده ست ... اره ... وقتی می خوای چیزی بگی راستشو بگو ... بدون چرا دوست داری بدون چرا ... ترو خدا بدون چرا چون اون موقع دوست داشتنت ... عشقت ... الکیه باور کن ... الکیه ... الکیه ... الکیه ...

روزهایی که بی تو می گذرد

گرچه با یاد توست ثانیه هاش

 ارزو باز می کشد فریاد:

 در کنار تو می گذشت ای کاش!


 

نظرات 15 + ارسال نظر
نیما یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 08:24 ب.ظ http://nimatext.blogsky.com

سلام.با این مسائل باید خیلی منطقی برخورد کرد تا زیاد گریه نکرد! :) امیدوارم عشق برات معضل نشه.به امید روزهای خوب.

[ بدون نام ] یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 09:02 ب.ظ http://money4u.co.sr

جالب بود...........................

سرمه یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:19 ب.ظ http://avayeatash.blogsky.com

والا ما که خیری از این عشق و اینا ندیدیم اما ایشالا تو ببینی نگین جون!

سهنر یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:48 ب.ظ http://sHd.blogsky.com

سلام....ببخشید من انقدر بدون مقدمه و با پررویی حرفامو میزنم ولی اگه نوشته هات یه کم متنوع تر باشه بهتره!

موفق باشی...

آرش یکشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:57 ب.ظ

لعنت به چراغ سرخ ..... لعنت به چراغ سبز

کیان دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 07:23 ق.ظ http://boy4girl.blogsky.com

نگین سلام
مدرسم دیز شده سریع مینویسم
تبریک میگم مطلبات خیلی پربار شده هم کاکنتات
امیدوارم که همیشه تو وبلاگ نویسی موفق باشی و ..
راستی هنوز وقت نکردم وبلاگت رو این پستای جدیدت رو کامل بخونم میزارم بعدا میخونم کامل
امروز دوشنبست و ساعت ۷:۱۹
هی دیر شد
بای

پاسات دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 08:15 ق.ظ http://passat.persianblog.com

چون میگذرد غمی نیست

سهیل دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:27 ق.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام تبریک میگم سایت قشنگی داری موفق باشی به منم سر بزن اگه خواستی لینک به لینک هم بکنیم مرسی بای

پویا دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 01:10 ب.ظ http://rakhsh.tk

نه...نه...نه...نه...نه...نه...نه...تو قول دادی...قول دادی دیگه نگی عشق یه حرفه...نه...نه...نه...الکیه؟ یعنی تو عشقت رو اینقدر عمیق میشناسیش؟! اینقدر بهش رسیدی که میدونی چی میگه؟ آره؟...نه...نه...نه...نه...نه...تو هنوز نمیشناسیش...منیدونی وقتی بهت میگه دوست داره چه حالی داره...منیدوونی...به هیچ وجه..نمیدونی وقتی میگه دوست داره قلبش گرم میشه و میزنه...نمیدونی سرخ میشه...نمیدونی...نه...نه...نه...

آقا سامی(علی جون) دوشنبه 20 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:29 ب.ظ http://aghasami.persianblog.com

سلام نگین جون..... من تا دلت بخواد سوختم و کشیدم الانمو نیگا نکن یکی پیداشده قدر عشقو میدونه ..... با کسایی بودم که میدونستم فقط پزو قیافهو پول و چرت میخوان و در مقابلش همه چیز میدن الا دلشون...... از اینکه یه دختر با احساس اومد پیشم خیلی خوشحالم آخه تو این زمونه خیلی کم پیدا میشه.. درد دلم هر چی خواستی بگو خانومی من همه چیزو کشیدم هم چیزم تجربه کردم. امیدوارم سنگ صبور خوبی باشم برات........ بازم ممنون و خدا نگهدار...
راستی .......تا وقتی عاشقت نشده عاشقش نشو هیچ وقت ..... چراشم بعد بهت میگم..!!

امین سه‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 12:32 ق.ظ http://khabe-khosh.persianblog.com/

سلام نگین جون به ما هم سر بزن وب لاگ خوبی داری بای بای

سرمه سه‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 04:30 ق.ظ http://avayeatash.blogsky.com

دوباره سلام...می گما٬ شما یه وبلاگ داشتین با پویا با هم توش می نوشتین...اون چی شد؟؟

ناز خانوم سه‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 06:04 ق.ظ http://nazkhanum.blogsky.com

سلام نگین جون چطوری خانوم
خبری ازت نیست!

سعید سه‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:02 ق.ظ http://aineiedel.persianblog.com

سلام ... خوبه مدتی نبودم اما می بینم حالت بهتر شده .. شکر راستی اگه ناراحت نمی شی من میخوام لینک تو را از وب نوشت سرنوشتم بردارم ...
شاد باشی و زلال

Mamal چهارشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:34 ب.ظ http://mamalkhaan.persianblog.com

سلام.
گاهی تو را کنار خود احساس می کنم...
اما چقدر دلخوشیه خواب ها کم است.
یه شعر دیگه هم بنویم باشه؟
رفتیو از رفتن تو قلب آینه شکسته .
اما شکسته که چه عرض کنم از خرد شدن هم یه چیزی اون ور تره.
موفق باشی و خندوون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد