دنیام برگشت....

نمی دونم چرا ولی انگار خستم انگار روحم خستست دنیام دوباره بر گشته روحم زندگیم ولی
خستم خیلی دلم می خواد بخوابم یعنی روحم بخوابه ولی درسو مدرسه نمی زاره ......
تا حالا با تمام سختی ها سوختمو ساختم با اون فکری که داشت منو عذاب می داد با اون دردی که تو وجودم بود تمامشون مثل یه توپ دور سرم می گشت ولی باهاشون کنار اومدم انقد کنار اومدم تا به ارزوم رسیدم  هنوزم باور نمی کنم یعنی فکر می کنم خواب می بینم ولی نمی دونم چه جوری تشخیص بدم امشب برای اولین بار تو این مدت راهت می خوابم بدون هیچ فکری البته با فکر عشق باورم نمی شه می دونم دارم به خودم دوروغ می گم ولی همین دروغشم ارام بخشه ........

دارم فکر می کنم که امشب خوابشو می بینم نمی دونم چه جوری ولی این فکرو می کنم ....

راستی من حسابی سرما خوردم امروز عصر داشت بارون مییومد نم نم من عاشق این هوام به قول خودم هوای عشق تمام عاشقا تو این هوا میان بیرون منم رفتم بیرون صدای نم نمش
 نمی ذاشت اروم بگیرم برای همین رفتم قدم زدم یه دفعه به خودم اومدم دیدم الان یک ساعته که من تو خیابون زیر بارونم البته قطع شده بود ولی بوش هنوز بود تو اون هوا قدم زدن خیلی کیف داشت فقط جای یه نفر بد جوری خالی بود .....

هیچی دیگه اومدم خونه صدام در نمی یومد الانم چشام باز نمی شه خیلی خوابم مییاد منتظر اون خواب می مونم فعلا بای..........

نظرات 8 + ارسال نظر
مسعود سه‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:37 ب.ظ http://3tadoost.blogsky.com


امیدوارم حتما به خوابت بیاد (:

ناز خانوم سه‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:39 ب.ظ http://nazkhanum.blogsky.com

شاید به خاطر سرما خوردگیت هست.
امیدوارم زودتر خوب شی

ققنوس چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:37 ب.ظ

ایشالا زودتر خوب شی :)
خوب بخوابی ... sweet dreams :-*

پیمان چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:53 ب.ظ http://peyman59.blogsky.com

سلام
نمی دانم چه مشکلی داری که یک چنین متن هایی را می نویسی. خوشحال میشم اگر مطلبی درباره آن بنویسی. مثلا شکست در عشق یا به پوچی رسیدن یا مشکلات زندگی یا ....
نمی دونم چیه. اما امیدوارم روزی هم درباره شادی هایت بنویسی.

ناز خانوم چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:37 ب.ظ http://nazkhanum.blogsky.com

بهتری؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 09:42 ب.ظ

بوی بارون ... آدمو مست میکنه ... معلومه خیلی بهت خوش گذشته ... :) خوشحالم ... دوست دارم همیشه شاد ببینمت ... نه خسته و دل گرفته ... شاد باشی ...
ایشالا سرما خوردگیت هم خوب میشه :)
خدانگهدارت

ممنون می دونی یه جورایی تونستم بهش بگم ولی هنوزم شک دارم

خیال واهی پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:09 ق.ظ http://rezaairf2002.persianblog.com

سلام ..
میگم نکنه تو هم با خیالهای واهی داری طی میکنی؟ ...
ولی من که خودم خیال واهی هستم میگم منو ول کن ..
میدونی چرا؟ ... خوب معلومه خیال واهی خواب واهی میاره و ... همون میشه که ...
ولی خود خیال (خیال خالی ها نه واهی ) بد نیست .. با اون رفیق باش و باهاش به هر جای دنیا که میخوای برو ..حتی بیرون از دنیا ...
راستی بالاخره اون خوابو تونستی ببینی ...؟
باز هم امیدوارم حتی تو خواب هم منو نبینی (منظورم خیال های واهی هستش)...
پایدار و کامیاب باشی ....

سحر پنج‌شنبه 22 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:44 ب.ظ http://ghoroob.blogsky.com

این حس هم زود میگذره مثل بقیه حس ها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد