عشق...
دوباره من دوباره تو دوباره عشق دوباره ما
دو هم نفس دو هم زبون دو هم سفر دو هم صدا
دلم گرفت ای هم نفس پرم شکست تو این قفس
تو این غبار تو این سکوت چه بی صدا نفس نفس
از این نا مهربونی ها دارم از غصه می میرم
رفیق روز تنهاییم یه روز دستات و می گیرم
تو این شب گریه می تونی پناه حق حقم باشی
تو ای همراز و هم خونه چی میشه عاشقم باشی
تو ای پایان تنهایی پناه اخر من باش
تو این شب مرگی پاییز بهار باور من باش
بزار تا مشرق چشمات شبم روشن ترین باشه
می خوام ائینه خونه با چشات همنشین باشه
اینو تقدیم می کنم به هر چی عاشقه که مثل من هیچ وقت نمی تونن افتابی شدن دلاشونو ببینن ......هیچ وقت اروم نداشتن همیشه یا چشماشون بارونی بوده یا دلاشون .....به امید افتابی بودن دلها و چشمای همتون....
دنیا...
دوباره خبر من ادیمو پس گرفتم اگه دوباره حک نشم ......فعلا
دنیا تا کی وجود داره ؟ تا جایی که ادم ازش خسته بشه دنیا تا وجود ادمای عاشق هست ....می فهمی ؟ تا اخر عشق!!!
هیچ وقت قلبی به این صافی نداشتم دلم می خواست همیشه این دل همین جوری صاف می موند ولی نمی شه . مثل یه شمع دارم تو اتیش می سوزم دارم می سوزم تو اتیش عشق دارم می سوزم ......نمی خوام بگم از همه چی خستم ولی نظرم عوض شده می خوام زندگی کنم تا توی اون اتیش بسوزم . می دونم دوسم نداره ولی تا هر جا که بخاد باهاشم تا اون ور دنیا .....فقط تنهام نذاره همینو می خوام تنهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام نذارهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه........
همتون دیدین که راست می گفتم بلاخره اونم ولم کرد تنها کسی که باهام حرف می زد همون عشقم تنها امیدم به زندگی دیگه همه تنهام گذاشته بودن ولی یکی بود که می تونستم با عشق باهاش حرف بزنم .......اون کسی بود که من دوسش داشتم .....حالا دیگه حتی حاظر نیست اسم منو بیاره حق داره ..... می دونم من خیلی اونو خسته کردم اون باید شاد باشه بره با کسی که دوسش داره از همون اول می دونستم که من ارزش اونو ندارم اون ارزشش خیلی بالاتر از این حرفاست اون کسی که دوسش داره و دنبالش میره رو می خواد نه منو نه منو نه منوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
نمی تونم دارم خورد می شم ولی باید تحمل کرد دوست دارم خود به خود تو این اتیش بسوزم پس خودکشی رو میزارم کنار تا خود به خود بمیرم ، بسوزم ، نابود شم ....
خستم ولی می تونم تحمل کنم مثل قبلا تحمل تحمل تحمل .......ولی دیگه هیچ کاری نمی تونم بکنم هیچ کاری ....اینو می فهمید می دونم ولی به خدا سخته نمی تونی بفهمی یه کسی یه دفعه ولت کنه بره کسی که بدون اون زندگی برات هیچه هیچه هیچ ........
نفس کشیدن هم دیگه برام سخته ولی درست میشه............
ازش خواستم تنهام نذاره ،گذاشت...... ازش خواستم فراموشم نکنه، کرد.....
خب چه میشه کرد من مثل یه شمع می سوزم و اون .......به هر حال همیشه دوسش دارم امیدوارم خوشبخت بشه ......
( موفق باشی عزیزم .....)
خبر خبر!!!!
اد من هک شده لطفا بهش پ م ندید .... ممنون همتون ایگنورش کنید .....
خدافظی..
از همه چی خستم نمی دونم دیگه چی بگم حوصلهی چرتو پرتای خودمو ندارم دیگه حوصلم از خودم سر رفته دیگه چه برسه به شماها می دونم ، احساس می کنید من کیم به خدا هیچکی هیچکی نیستم یه دیوونه اینو فرض کنید !!!حس نوشتن ندارم با اینکه از شماها اول معذرت خواستم بعد حرفمو زدم ولی باز ناراحت شدید به خوا قصد بدی نداشتم اینو جدی می گم .....از هر کی که ناراحت شده معذرت می خوام ؟؟
منو ببخشید خواهش می کنم ....
نمی دونم دیوونه شدم از تک تکتون خواهش می کنم دیگه این وبلاگو نخونید ...
بزارید برای دردای خودش بنویسه .... بزارید راحت بمیره با چشمای خیس فقط برای لحظه های پایانی عمرش برای خالی کردن خودش بنویسه همین ....
بزارید راحت بمیره از همتون واقعا معذرت می خوام که تو این مدت اینقد اذیتتون کردم واقعا ببخشید که مجبور شدید این چرتو پرتارو بخونید ........
دیگه برام مهم نیست در بارم چی می گن ( من ترسیدم ، من دیوونم ) من از همون اول برا هیچکی مهم نبودم و حالا هم نیستم اینو مطمئن باشید .....
دیگه مهم نیست که بچه هامون بهم می گن اینقد قورص خوردی شبیه (میدبرقی) یعنی (مرده متحرک) شدی دیگه هیچی مهم نیست اینو می فهمید هیچی ......
به هر حال اگه توی دلتون از دستم ناراحتید از صمیم قلب ازتون معذرت می خوام ...... امیدوارم همتون موفق بشید .....
خب منم خدافظی هامو کردم معذرت خواهی هام هم کردم امیدوارم که قبول کنید ازتون خواهش می کنم .........